محتشمی پور: قبح ارتکاب گناه توسط مسوولان و کارگزاران نظام شکسته
چکیده : وقتی الحاح ملحّین را در ادامه شیوه های غیرمعقول و غیر قانونی و غیرمنطقی می بینیم دیگر ظنمان تبدیل به یقین می شود که خداوندگار رمضان اراده اش بر هدایت بندگان خاطی و طاغی اش تعلق نگرفته؟! چرا بعضی ها نیامدند سر این سفره بنشینند با مهربانی کنار سایر میهمانان؟ مگر می شود عده ای دعوت نشده باشند؟ مگر می شود خدا کسی را پشت درب گذاشته باشد؟ چرا عده ای جاماندند؟"
فخرالسادات محتشمی پور عریضه بیست و چهارهم خود به دادستان تهران را منتشر کرد. او در این عریضه خطاب به جعفری دولت آبادی نوشت: ” ما انسان ها ضعیفیم و گاهی مصالح جمع و حتی خودمان را تشخیص نمی دهیم و ممکن است فریب الحاح ملحّین را بخوریم و از حق خود بگذریم در حالی که بواقع آن حق مردم بوده و ما تشخیص نداده ایم. درست مثل خود من که تا دیروز نزدیک بود براثر اصرار مدیرعامل خبرگزاری دروغپرداز دولتی، ایرنا، شکایتم را از او پس بگیرم. چون کودکانه تصور می کردم متنبه شده اند و دست از ارتکاب گناهان کبیره «دروغ و غیبت» برمی دارند.”
به گزارش کلمه متن کامل این عریضه به شرح زیر است:
عریضه بیست و چهارم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم وفّر حظّی فیه من النوافل و اکرمنی فیه باحضارالمسائل وقرّب فیه وسیلتی الیک من بین الوسائل. یا من لایشغله الحاح الملحّین
عریضه بیست و چهارهم در بیست و هشتم رمضان المبارک
از : همسر سید مصطفی تاجزاده یکی از امضاء کنندگان شکایت نامه از کودتاگران نظامی
به : دادستان تهران
سلام آقای دادستان
ما دیگر دارم از خودمان ناامید می شویم. خیلی دلمان می خواست این ماه برایمان ماه خودسازی باشد. ماه پاکی و تطهیر روح و روان. همه چیز را خوب دیدن و همه کس را خوب دیدن و خوب بودن و … امساک در خوردن و آشامیدن که کاری ندارد آن چه سخت است و نیاز به تمرین و مرارت دارد، دوری از گناه است. گناهان کبیره و صغیره. همین گناهان کبیره که متأسفانه کثرت ارتکابش توسط مسئولین و حکمروایان و کارگزاران حکومتی قبح و حرمتش را در جامعه اسلامی ما شکسته: دروغ، تهمت، افترا، غیبت، قتل نفس. یکی از گناهانی که خداوند ما را از آن نهی کرده و خیلی هم به نظر نمی آید و مهم انگاشته نمی شود، ظنّ است: «انّ بعض الظّن اثم» ما در این ماه مبارک خیلی سعی کردیم از ظنّ بد اجتناب کنیم. همه اش خیالات خوب بکنیم. بگوییم خیر است انشاء الله. لابد نیتشان خیر است و این همه کژی و نقص و عیب و زشتی و پلشتی دراثر ندانم کاری و غفلت است. سهوی است. روشنگری که بشود پرده های فریب که کنار بروند، حقیقت با همه زیباییش رخ می نماید. ولی وقتی الحاح ملحّین را در ادامه شیوه های غیرمعقول و غیر قانونی و غیرمنطقی می بینیم دیگر ظنمان تبدیل به یقین می شود که خداوندگار رمضان اراده اش بر هدایت بندگان خاطی و طاغی اش تعلق نگرفته؟! ولی خداوند که مهربانترین نسبت به بندگان خود است نمی تواند چنین خواستی نداشته باشد. پس این بندگان خاطی و مذنب به یقین، خود تن به توبه و بازگشت نداده اند وگرنه این خوان نعمت برای همه گسترده شده بود و در به روی کسی بسته نبود. چرا بعضی ها نیامدند سر این سفره بنشینند با مهربانی کنار سایر میهمانان؟ مگر می شود عده ای دعوت نشده باشند؟ مگر می شود خدا کسی را پشت درب گذاشته باشد؟ چرا عده ای جاماندند؟
می دانید آقای دادستان! خدا نسبت به بعضی بندگانش که به هم نوعانشان ستم می کنند محبتی ندارد. دوستشان ندارد. این را در یک عریضه دیگر هم نوشته بودم. «انّ الله لایحب الظالمین» شاید مثل پدری که دوست ندارد یک فرزندش برفرزند دیگر تعدّی و ستم روا دارد و اگر چنین شود بر آن برادر متعدّی خشم می گیرد. راستش گاهی از این که خداوند تحت هیچ شرایطی حق الناس را نمی بخشد، از ته دل شاد می شوم. آخر ما انسان ها ضعیفیم و گاهی مصالح جمع و حتی خودمان را تشخیص نمی دهیم و ممکن است فریب الحاح ملحّین را بخوریم و از حق خود بگذریم در حالی که بواقع آن حق مردم بوده و ما تشخیص نداده ایم. درست مثل خود من که تا دیروز نزدیک بود براثر اصرار مدیرعامل خبرگزاری دروغپرداز دولتی، ایرنا، شکایتم را از او پس بگیرم. چون کودکانه تصور می کردم متنبه شده اند و دست از ارتکاب گناهان کبیره «دروغ و غیبت» برمی دارند.
آقای دادستان
من هنوز دلم می خواهد این حقایقی که طی این یک سال و چند ماه برایم روشن شده یکک ظنّ و گمان باشد که بتوانم از آن حذر کنم ولی متأسفانه دیگر کار از کار گذشته و گویی هیچ چیز پنهانی وجود ندارد. دوست داشتم همه آن چه به چشم دیدیم و شنیدیم خواب و رؤیای زشتی باشد که آدم بعد از بیدار شدن با چند نفس عمیق و خوردن هوای تازه از سرش بپرد و برود پی کارش ولی افسوس که همه چیز در بیداری رخ داد و آدم ها با چشم باز کردند آن چه نباید می کردند.
منبع : كلمه
لينك در كلمه : http://www.kaleme.com/1389/06/17/klm-31367
0 نظر:
ارسال یک نظر
پيشاپيش از نظر شما متشكريم ؛ حتي اگر مخالف ما هستين !