یادداشت اعظم طالقانی در انتقاد از حبس منتقدان و نخبگان کشور
چه کسی باور میکند اینان دوستداران انقلاب هستند؟
چکیده : چرا عدهای زن و مرد روشنفکر و دگراندیش، استاد و دانشجو و تحلیلگر، فقط به دلیل حضور در یک تجمع یا فعالیت اجتماعی یا سیاسی یا نقد حاکمیت به زندان انداخته میشوند؟ دکتر ابراهیم یزدی، مسنترین بازداشتی امروز کشور، مشاوری صادق، امین و مسلط برای امام بود. طالقانی هم دکتر یزدی را از ستونهای انقلاب میدانست و از این رو به وی ابراز علاقه میکرد. بیماری و کهولت سن، از او چهره مظلوم یک قهرمان را ساخته است. آیا اینکه فردی مانند ابراهیم یزدی با آن دانش سیاسی و اجتماعی در عرصه داخلی و بین المللی، در زندان باشد، افتخار است؟
اعظم طالقانی، فعال جنبش زنان، نماینده سابق مجلس و فرزند آیتالله طالقانی، در یادداشتی به مسائل خانوادههای زندانیان سیاسی و زندانیان پرداخته است. موضوعی که به عقیده وی همواره یکی از دغدغههای اصلی فعالان سیاسی و اجتماعی بوده است.
به گزارش کلمه، دختر آیتالله طالقانی در این یادداشت، انگیزه خود از نگارش آن را “تجربه حضور در زندانهای رژیم گذشته و تجربه مشاهدات وقایع زندان و لحظاتی که به کندی و در اضطراب میگذرد” عنوان کرده و نیز گفته است: بسیاری از افراد گمنام در بین زندانیان وجود دارند که سالهای متمادی از زندگی خود را به علت دگراندیشی و اختلاف عقیده با حاکمیت، پشت میلههای زندان سپری میکنند، بیآنکه فرد یا گروهی برای نجات یا رهایی آنان اقدامی انجام دهد.
او همچنین از دکتر ابراهیم یزدی، مسنترین زندانی کشور، سخن میگوید و اینکه پدرش همیشه از این مرد بزرگ به نیکی یاد میکرده است. اعظم طالقانی، ابراهیم یزدی را مشاوری صادق، امین و مسلط برای امام و دارای دغدغه توأمان دین و کشور توصیف کرده و پرسیده است: آیا اینکه فردی مانند ابراهیم یزدی با آن دانش سیاسی و اجتماعی در عرصه داخلی و بین المللی، با آن دیدگاههای تحلیلگرانه و توانمندیهای علمی و مسلط و معتقد بر امور کشور در زندان باشد، افتخار است؟
وی همچنین نسبت به فعالیت جریانی مخرب و مشکوک در حاکمیت فعلی هشدار داده و نوشته است: متاسفانه حاکمیت در طول این سالها نه تنها ظرفیت اندیشمندان و نخبگان ممتاز ما را نشناخته است، بلکه با عملکرد خود در صدد تخریب چهرههای آنان برآمده است. جریانات مشکوکی هستند که ناجوانمردانه قلب انقلاب را نشانه گرفتهاند، و عزیزان و دلسوزان ما را متهم به وابستگی به آمریکا و انگلیس میکنند. باید فقط دشمن انقلاب بود تا دست به چنین رفتاری نسبت به نخبگان کشور زد.
متن کامل یادداشت اعظم طالقانی که برای انتشار در اختیار کلمه قرار گرفته، به این شرح است:
مسائل مربوط به زندانها و مشکلات زندانیان سیاسی، از ابتدای انقلاب یکی از دغدغههای اصلی فعالان سیاسی و اجتماعی و خانوادههای زندانیان بوده است. بسیاری از افراد گمنام در بین زندانیان وجود دارند که سالهای متمادی از زندگی خود را به علت دگراندیشی و اختلاف عقیده با حاکمیت، پشت میلههای زندان سپری میکنند، بیآنکه فرد یا گروهی برای نجات یا رهایی آنان اقدامی انجام دهد. تجربه حضور در زندانهای رژیم گذشته و تجربه مشاهدات وقایع زندان و لحظاتی که به کندی و در اضطراب میگذرد، من را بر آن داشت تا نسبت به آنچه امروز بر زندانیان سیاسی میگذرد، احساس مسئولیت کنم.
سخن من امروز این است که چرا عدهای زن و مرد روشنفکر و دگراندیش، استاد و دانشجو و تحلیلگر، فقط به دلیل حضور در یک تجمع یا فعالیت اجتماعی یا سیاسی یا نقد حاکمیت به زندان انداخته میشوند؟ بیآنکه در نظر گرفته شود اینان که امروز گرفتار بندهای سخت و سلولهای انفرادی شدهاند، از نخبگان و آیندهسازان این مملکت هستند. نگاه مادران و پدران دلسوخته و همسران و فرزندان این زندانیان، تا کی بر در و دیوار سرد این زندانها مات و مبهوت بماند تا خبری از عزیزانشان از آنسوی دیوارها به آنها برسد؟
اما شدت گرفتن این مساله بعد از انتخابات سال ۸۸ باعث افزایش نگرانیها شده است. کسانی که دست به این رفتارها میزنند یا چنین فشاری بر زندانیان و خانواده آنان وارد میکنند، باید بگویند که آیا منطق یا تحلیلی که بر مبنای آن این اقدامات را انجام میدهند، انحرافی در زیر سایه اعتقاد و دین نیست؟
امروز فردی در زندان است که مسنترین بازداشتی امروز کشور محسوب میشود. بیماری و کهولت سن، از او چهره مظلوم یک قهرمان را ساخته است. دکتر ابراهیم یزدی تمام دوران زندگی خود را صرف اعتلای نام ایران و دین اسلام کرده است. آنها حتی حرمت موی سپید او را نگه نداشتهاند و با بدترین الفاظ و رفتار وی را خطاب قرار دادهاند. زمانی که با پدرم درباره دکتر یزدی گفتوگو میکردم، او میگفت: یزدی پناهگاه و مأمن جوانان مبارز ما در اروپا و آمریکا است؛ همچنان که بسیاری از یاران انقلاب و دوستان پدر در سرتاسر کشور، یاور جوانان در مبارزات علیه ستمگران بودند. یزدی طی ۱۷ سالی که در خارج از کشور بود، هدایتگر نسل جوانی شد که برای مبارزه در غربت حضور داشتند. در زمانی که امام در پاریس حضور داشت، خانواده ایشان زحمات بسیاری را برای کمک به امام و یاران انقلاب متحمل شدند. خود ایشان هم مشاوری صادق، امین و مسلط برای امام بودند، چون یزدی هم دغدغه دین داشت و هم دغدغه کشور. طالقانی دکتر یزدی را از ستونهای انقلاب میدانست و از این رو به وی ابراز علاقه میکرد.
امروز برخی افراد در پیکر حاکمیت به ظاهر می خواهند گفتمان یک جریان سیاسی و مذهبی را داشته باشند، اما رفتار و حرکات آنان عمق مصالح دین و منافع کشور را هدف قرار داده است. گویی همین افراد در صدد آن هستند که به هر نحو شده از امثال دکتریزدیها و یاران انقلاب سختترین انتقامها را بگیرند.
در مقابل افرادی به جای ایجاد وحدت و آرام کردن فضا، از تریبونهای رسمی، فرزندان انقلاب را دزد و خائن مینامند و حتی مرخصی دادن به آنها را مرخصی دادن به یک سارق میپندارند! آیا با چنین نگاهی میتوان چرخهای انقلاب را به حرکت درآورد؟
آیا اینکه فردی مانند ابراهیم یزدی با آن دانش سیاسی و اجتماعی در عرصه داخلی و بین المللی، با آن دیدگاههای تحلیلگرانه و توانمندیهای علمی و مسلط و معتقد بر امور کشور در زندان باشد، افتخار است؟ متاسفانه حاکمیت در طول این سالها نه تنها ظرفیت اندیشمندان و نخبگان ممتاز ما را نشناخته است، بلکه با عملکرد خود در صدد تخریب چهرههای آنان برآمده است. جریانات مشکوکی هستند که ناجوانمردانه قلب انقلاب را نشانه گرفتهاند، و عزیزان و دلسوزان ما را متهم به وابستگی به آمریکا و انگلیس میکنند. باید فقط دشمن انقلاب بود تا دست به چنین رفتاری نسبت به نخبگان کشور زد. اگر حاکمیت با هشیاری برخورد نکند، این جریان که هرگز خدمتگزار انقلاب و کشور نیست، ضربه خود را خواهد زد و آنگاه روزهای سختی در انتظار مردم و مسئولان خواهد بود. به راستی، چه کسی باور میکند اینان دوستداران انقلاب هستند؟
در تاریخ اسلام چنین نمونههایی وجود نداشته است. امروز رفتاری که حتی با دشمنان اسلام هم نمیشد، از برخی افراد دیده میشود. مدعیان دین بدانند که پاسخ و ندای حق نزدیک است.
اعظم طالقانی
منبع : كلمه
لينك در كلمه : http://www.kaleme.com/1389/09/22/klm-40746
0 نظر:
ارسال یک نظر
پيشاپيش از نظر شما متشكريم ؛ حتي اگر مخالف ما هستين !