خبر / پاسخ علیرضا بهشتی به ادعاهای وزیر اطلاعات

پاسخ علیرضا بهشتی به ادعاهای وزیر اطلاعات

پاسخ

جرس: علیرضا بهشتی در توضیحی پیرامون ادعاهای اخیر وزیر اطلاعات در مورد جزوه های کشف شده، می نویسد: چگونه تلاش های فكری از این دست می تواند در جهت مقابله با نظام جمهوری اسلامی یا به تعبیر مقام مذكور، «براندازی دین» فهمیده شود، پرسشی است كه همچنان برایم بی پاسخ مانده است. اعتقاد ندارم كه دین را بشود براندازی كرد.



در پی ادعای وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی مبنی بر "كشف جزوه براندازی از منزل یکی از مشاورین میرحسین موسوی"، علیرضا بهشتی، مشاور موردِ بحث موسوی، با ارسال جوابیه ای، در این باره توضیح داد و جزواتِ مورد ادعای دستگاه امنیتی را، بخشی از متون و مقالات و دیدگاههایِ ارسالیِ صاحبنظران ذکر کرد.


وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی هفته گذشته مدعی شده بود از منزل یکی از مشاورین میرحسین موسوی، "جزوه بسیار تکان‌دهنده‌ای با طرح براندازی دین و با ادبیات حزب توده" به دست آمده است، که سران فتنه در این طرح قصد داشتند از حوزه‌های علمیه، مراجع و شخصیت‌های علمی به عنوان ابزار برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند"، اما "پس از بررسی جزوۀ یاد شده در منزل مشاور موسوی، مشخص گردید که ادبیات آن متعلق به حزب توده است و برای بررسی بیشتر نیز در اختیار برخی نیروهای وزارت اطلاعات که درباره حزب توده فعالیت می‌کنند، قرار گرفت و صحت این موضوع ثابت شد."


پیرو انتشار این اخبار، آینده نیوز جوابیه علیرضا بهشتی را درج کرده که بشرح زیر است:






بسم الله الرحمن الرحیم



و ما اوتبتم من شیء فمتاع الحیوه الدنیا و زینتها و ما عند الله خیر و ابقی افلا تعقلون (سوره قصص، آیهٔ ۶۰)



چند روز پیش سخنانی توسط خبرگزاریها از یك مقام امنیتی درباره اینجانب منتشر شد كه ضروری می دانم جهت اطلاع هموطنانم دربارهٔ آنها به اختصار توضیح دهم. ایشان گفته بودند كه به هنگام دستگیری در بازرسی مأموران امنیتی در منزل «جزوه بسیار تكان دهنده ای به دست آمد كه در آن طرح براندازی دین از ایران، پیش از انتخابات تاكنون ترسیم شده بود.» و در ادامه گفته اند «این جزوه از دفتر علیرضا بهشتی به دست آمد و پس از این كه برای مطالعه و بررسی در اختیار یكی از بزرگان قرار گرفت، تدوین كنندگان آن مشخص شدند.» و اضافه كرده اند كه «پس از بررسی جزوه مشخص شد كه ادبیات آن ادبیات حزب توده است كه البته جزوه برای بررسی بیشتر در اختیار برخی نیروهای وزارت اطلاعات كه درباره حزب توده فعالیت می كنند، قرار گرفت و این موضوع ثابت شد.»




متن خبر روشن نمیكند كه جزوهای كه در منزل بدست آمده با جزوهای كه در دفتر بوده یكسان و مربوط به دستگیری شهریورماه سال ۱۳۸۸ یا دستگیری دی ماه همان سال است. با آنچه در بازجویی ها مطرح شد، احتمال می دهم اشاره مقام مذكور به دو جزوه باشد كه ماجرای هر دو را برای ثبت در تاریخ توضیح می دهم.




نویسندهٔ یكی از این جزوه ها كه موضوع آن تجزیه و تحلیل علمی حوادث پیش و پس از انتخابات بود، یكی از اساتید دانشگاه است كه از قضا، روزگاری دست اندركار آموزش نظری مسئولان بلندپایهٔ دستگاه امنیتی كشور بوده و طی دیداری، مطالب آن را در حضور من و گروهی از اساتید دانشگاه ارایه كرد.




در آن جلسه، مانند هر جلسهٔ علمی و دانشگاهی دیگر، نقطه نظرهای مطرح شده، به بررسی و نقد گذاشته شد كه برخی از انتقادها مورد تأیید فرد مورد اشاره نیز قرار گرفت. در پایان آن جلسه، ایشان وعده داد كه متن كامل بحث خود را، كه به جمع های دیگری نیز ارایه شده بود، برای من و دیگران ارسال نماید. در میان دهها مطلبی كه روزانه به دفتر من فرستاده می شود، این متن نیز چند روز بعد فرستاده شده بود كه تا هنگام دستگیری فرصت مطالعهٔ آن پیش نیامده بود. اما به هرحال، محتوای آن بحثی علمی از گونه ای بود كه دانشگاهیان علوم اجتماعی در طول حیات علمی شان با آن سروكار دارند.




احتمال دیگر این است كه اشارهٔ مقام امنیتی مذكور به جزوه ای باشد كه گروهی از افراد و از جمله من در جمعیت توحید و تعاون تحت عنوان «الگوی زیست مسلمانی» تهیه كرده بودیم و در سال ۱۳۸۸ جهت اطلاع و نظرخواهی ابتدا به صاحب نظران مختلف، از جمله مقام رهبری، مراجع عظام، مدرسین حوزهٔ علمیه، اساتید دانشگاه و سیاستمداران ارسال شد و در زمستان همان سال در نشستی با عنوان «گفتمان دههٔ چهارم: ضرورت تغییر و تحول» در سالن مركز همایش های رایزن در حضور جمع كثیری از صاحبنظران و نیز خبرنگاران، ارایه و تشریح شد.




متن مذكور حاصل اندیشه ورزی ها و دغدغه های نظری تهیه كنندگان آن در طی سال های پیش از آن و هدف آن، نقد مشفقانهٔ كارنامهٔ سی سالهٔ انقلاب بود. انگیزهٔ انجام چنین بازنگری در گذشته، چیزی نبود جز احساس مسئولیتی كه به عنوان مسلمان نسبت به راه طی شده و دستاوردها یا كاستی های آن داشتیم و عمل به آن، دستور پیشوایان دینی كه «حاسبوا قبل ان تحاسبوا» و محصول آن، ارایهٔ نظریهٔ الگوی زیست مسلمانی برپایهٔ عقلانیت جمعی توحیدی بود.




حال چگونه تلاش های فكری از این دست می تواند در جهت مقابله با نظام جمهوری اسلامی یا به تعبیر مقام مذكور، «براندازی دین» فهمیده شود، پرسشی است كه همچنان برایم بی پاسخ مانده است. اعتقاد ندارم كه دین را بشود براندازی كرد....



سید علیرضا حسینی بهشتی




منبع : جرس
لينك در جرس : http://www.rahesabz.net/story/30426/

1 نظر:

ناشناس گفت...

سلام .......
من شما را لینک کردم شما هم اگر مایلید من را لینک کنید...

ارسال یک نظر

پيشاپيش از نظر شما متشكريم ؛ حتي اگر مخالف ما هستين !