به کسانی که تنها پشت بام برایشان مانده است، پشت نکنیم؛ الله اکبر
به این کاریکاتور نگاه می کنم، مال روزهای همدلی است و زمانی که به جرم الله اکبر گفتن آدم می کشتند.
در اینباکسم سه تن از دوستان عزیزی که یکی از آنها در نوبت دادگاه هم نشسته است، پیشنهاد کرده اند تا برای «فراخوان الله اکبر در بیست و نهم شهریور» مطلبی بنویسم.
یکی از آنها اصلا نمی داند نماز را رو به کدام قبله می خوانند. می روم در صفحه خودشان می بینم هیچ از این فراخوان و عزم شان برای الله اکبر ننوشته اند. سکوت شان در صفحه و تب و تب شان در پشت صفحه ویرانم می کند. آنها هنوز در ایران مانده اند
و برای ما که بیرون از ایرانیم …
ما چقدر آزادیم اینجا. چقدر از این آزادی برای دوستانی که قفل بر لبشان زده اند استفاده می کنیم؟ ما چقدر یادمان مانده است که آنجا ایران است و نمی شود برای نشان دادن همدلی های معترضان، شعارهای آرمانی سر داد. صفحه خالی دوستم از الله اکبر می بردم به روزهایی که دستبردی به شعر شاملو زده بودم;
« دهانت را می بویند مبادا گفته باشی الله اکبر»
آن روزهای نخست بحران و وحشی گری های کسانی که در خیابان و روی پشت بام آدم می کشتند، هیچ کسی به این دستبرد خرده نگرفت. حتی نیک آهنگ کوثر عزیز هم آنقدرها همدل تر بود تا از آن شعر ناگزیر کاریکاتوری طراحی کند که حال و هوای دوستان مان در ایران اشغالی را به تصویر بکشد.
ایران هنوز همان ایران است و هنوز هم
دهانت را می بویند مبادا گفته باشی الله اکبر
سبزهای داخل ایران بنایشان را بر این گذاشته اند که در اعتراض به اراذل و اوباشی که شعبان بی مخ به آنان شرف داشت که با نام خودش خشونت می کرد اما اینها بی نام و نشان و تحت عنوان لباس شخصی و خودسر، جلوی منزل میرحسین و شیخ مهدی کروبی، قشون کشی کرده اند، به پشت بام ها بروند.
سبزهای داخل ایران می خواهند در اعتراض به این «خودسرها» ی همیشه امن که کسی به سمت شان شلیک نمی کند بار دیگر به پشت بام ها بروند و الله اکبر بگویند.
درست مثل روزهای نخستِ همدلی به جای سرزنش کردن، سرسوزنی درک کردن شرایط نا امن دوستان مان کافیست تا تنهایشان نگذاریم.
روزنامه هایشان را از آنها گرفتند، همکلاسی هایشان را کشتند، رفیقان شان را در بند نگاه داشتند، خودشان را ممنوع التحصیل کردند، ممنوع القلم، ممنوع الخروج. «فرقی نمی کند دیگر چوپان دروغ بگوید یا راست، گرگ های آن حوالی آنقدر گرسنه اند که آدم ها را هم می درند»، همه چیزشان را گرفته اند، حتی خیابان را. به کسانی که تنها پشت بام برایشان مانده است، پشت نکنیم؛
الله اکبر
….
دو پیام و یک سوال:
از پایین میدان آزادی تا انتهای شهر نشنیدم کسی تا به حال الله اکبر گفته باشد.
خبر رسانی فقط فیس بوک و بالاترین نیست… دو روز که فیلترشکن نداشته باشی، خبر حمله به دفتر موسوی را باید تو کافی شاپ از رفیقت یا آخر شب از خواهر یا برادرت که اینترنت بدون فیلتر داشتند بشنوی…
برای خبررسانی چه باید کرد؟
منبع : مسيح علي نژاد
لينك در مسيح علي نژاد : http://masihalinejad.com/?p=2478
0 نظر:
ارسال یک نظر
پيشاپيش از نظر شما متشكريم ؛ حتي اگر مخالف ما هستين !