گفت و گوي خانم فائزه ي هاشمي با خبرگزاري سياست خارجه
* دانلود نسخه یjar:
اینجا كليك كنيد .
* براي مشاهده ي متن خبر لطفا به ادامهي مطلب برويد .
تحول سبز: فائزه هاشمی معتقد است اگر بی توجهی و بی اعتنایی موجود به شرایط کشور و حقوق مردم ادامه یابد، احتمال آن وجود دارد که خواستهای مردم به تغییرات اساسی در کشور تبدیل شود.
فائزه هاشمی رفسنجانی، طی گفتگو با نشریه آمریکایی «سیاست خارجی»، خاطرنشان کرد “جنبش سبز در ابتدا رأی خود را میخواست؛ ولی آنقدر رفتارهای غلط و خلاف قانون اتفاق افتاد که روز به روز به خواستهها و انتظارات مردم که به حق هم هست اضافه شد، از جمله رأی ما کجاست؟ آزادی زندانیان، جبران خسارات قربانیان بعد از انتخابات، مجازات مقصرین و خلافکاران، حتی رسیدگی به امور کشورداری و برکناری نالایقان و دروغ گویان که نابودی و تخریب مملکت را بسیار واضح و علنی در دستور کار خود دارند، به نحوی که یک بچه نیز متوجه میشود. به نظرم از خوا ب بیدار شدن و هشیار شدن سران کشور، مهمترین خواسته باشد تا شاید کشور از این سیر قهقرایی که دچار آن شده نجات یابد. ”
به گزارش رادیو اروپای آزاد، فائزه هاشمی رفسنجانی، نماینده پیشین مجلس و دختر آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در خصوص تحولاتی که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در کشور رخ داده، به سوالات نشریه سیاست خارجی چنین پاسخ داده است.
یک سال از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ میگذرد. جامعه ایرانی چه تفاوتهایی کرده است؟
نشاط، شادابی امیدواری، شور و هیجان ایام انتخابات جای خود را به نوعی دلمردگی و افسردگی داده است. ملتی سرکوب شده، پر از خشم و احساس مظلومیت مردمی که خود را هر چه بیشتر با دروغها، سوء مدیریتها، عوامفریبیها، زورگوییها، اوباشگری، ظلمها، نابودی منابع و ثروت ملی، از دست رفتن فرصتهای بینالمللی، تخریب بیشتر کشور از طرف جریان حاکم روبرو میبیند.
آیا اتفاق برگشت ناپذیری در جامعه رخ داده است؟
فکر میکنم بله، دست جریان حاکم بیشتر رو شده است، یعنی اگر تا قبل از انتخابات این گونه رفتارهایی که توضیح دادم با ملاحظه و مخفی کاری صورت میگرفت، حالا دیگر شرم و حیاها فرو ریخته و علنی تمام این کارهای غیر قانونی و خلاف عرف و انسانیت و دور از شأن ملت ایران را انجام میدهند و حتی نگران انتخاباتهای بعدی هم نیستند، بنظر میرسد که قرار نیست دیگر انتخاباتی واقعی در این کشور برگزار شود.
مهمترین خواستهای مردم ایران بعد از انتخابات سال گذشته از منظر شما چیست؟
مردم در ابتدا رأی خود را میخواستند و خواستار یک بررسی دقیق در روند انتخابات، ولی متأسفانه آنقدر رفتارهای غلط و خلاف قانون اتفاق افتاد که روز به روز به خواستهها و انتظارات آنها که به حق هم هست اضافه شد، از جمله رأی ما کجاست؟ آزادی زندانیان، جبران خسارات قربانیان بعد از انتخابات، مجازات مقصرین و خلافکاران، حتی رسیدگی به امور کشورداری و برکناری نالایقان و دروغ گویان که نابودی و تخریب مملکت را بسیار واضح و علنی در دستور کار خود دارند، به نحوی که یک بچه نیز متوجه میشود. به نظرم از خوا ب بیدار شدن و هشیار شدن سران مهمترین خواسته باشد تا شاید کشور از این سیر قهقرایی که دچار آن شده نجات یابد.
فکر میکنم اگر این بی توجهی و بی اعتنایی به شرایط کشور و حقوق مردم ادامه یابد این احتمال وجود دارد که خواستهای مردم به تغییرات اساسی تبدیل شود. بد نیست که گهگاهی تاریخ را مرور کنیم و عبرت بگیریم، منظور تاریخ معاصر و حوادث نزدیکتر است و نه دورها. بالاخره چقدر هزینه از جیب ملت برای بقای یک نفر که کشور را به این شرایط بحرانی رسانده باید پرداخت گردد؟ و تا کی این شرایط که مایه خجلت هر ایرانی است بایستی ادامه یابد؟
جنبش سبز را چگونه تعریف میکنید؟ چه مرزهایی دارد و چه انتظاراتی باید از آن داشت؟
جنبش سبز از نظر من اکثریت مردم ایرانند که به دنبال حق ضایع شده خود در جریان انتخابات اخیر هستند. البته همانطور که توضیح دادم به مرور زمان و در اثر سرکوبها خواستهای دیگری نیز به آن اضافه شد. به نظرم هر ایرانی که به دنبال حق، آزادی، دموکراسی و توسعه کشور است عضو این جنبش است.
این جنبش یک حرکت مسالمتآمیز و مدنی است. احترام به حقوق همه حتی مخالفین، پرهیز از ایجاد تنش و اختلاف در جنبش از طریق دنبال کردن اشتراکات، عدم تضعیف یکدیگر و پی گیری خواستهها و جذب حداکثری با هر روشی که هر کسی میتواند، و کمک به یکدیگر بخشی از انتظارات از این جنبش است.
آیا با پایان یافتن اعتراضات خیابانی جنبش سبز را باید پایان یافته دانست؟ آیا نگرانیهای مردم از آن فاز خارج شده و دگردیسی پیدا کرده است؟
به نظر من پایان یافتن اعتراضات خیابانی پایان جنبش نیست، تأثیراتی که این اعتراضات و عملکرد جنبش سبز در سطوح ملی و بینالمللی از خود به جا گذاشته همچنان ادامه دارد، که عکسالعمللهای انفعالی و حاکی از به بن بست رسیدن جریان حاکم، به خوبی این تأثیرات و نتایج آن را نشان میدهد. طبیعتاً هر جریانی و از جمله جنبش سبز در طول حیات خود براساس شرایط موجود دچار تحولاتی میشود و تغییراتی در روش مییابد که خود میتواند به عنوان یک استراتژی تلقی گردد.
آیا سرکوب گسترده و خشن دستگاههای حکومتی در اینکه مردم مطالبات خود را پیگیری نکنند تأثیر داشته و همه را به خانه رانده است؟
سرکوبها ممکن است به ظاهر اعتراضات عمومی را خاموش کرده باشد ولی عمق و شدت خشم و انزجار عمومی را افزایش داده و فکر میکنم به موقع پاسخ لازم از جانب مردم خود را نشان میدهد، هر چند که در طول این یک سال نیز این پاسخ ها در درجات مختلف و یا توجه به شرایط، وجود داشته است.
شما در ایام پس از انتخابات سال گذشته ۲۴ ساعت طعم زندان را چشیدید و بعد آزاد شدید. بسیار معتقدند اگر پدرتان آیتالله هاشمی رفسنجانی نبود شما هم اکنون در زندان به سر میبردید. چه حسی دارید از اینکه جمعی از همکاران سابقتان در مجلس و یا روزنامهها طی سال گذشته راهی زندان شدند؟
من هم فکر میکنم که اگر دختر آقای هاشمی نبودم حتماً این آزادی نصیبم نمیشد، حس بسیار بدی است که افرادی که سالها برای این مملکت زحمت کشیده و خدمات داشتهاند به دلیل تلاش برای گرفتن حق ضایع شده خود و جامعه، مبارزه با ظلم، حقیقت گویی، به اتهامات واهی و بدون حتی طی روند قانونی زندان باشند. و افرادی که خلافکار واقعی هستند و بیشترین ضربه را به کشور و توسعه آن وارد کردهاند حاکم. در حال حاضر همه چیز وارونه شده است، ناحق حق نمایش داده میشود، ظالم، مظلوم نمایی میکند، کسانی که نابودی کشور و دین را در دستور دارند، خود را خادم ملت مینامند.
بی کفایتها در رأس امور قرار گرفته و مدیران و شایستهها در زندان، و یا اخراج و یا از کشور رفتهاند. همه اینها برای یک ایرانی که سرسوزنی غیرت و تعصب داشته باشد درد آور است.
انتخابات شوراها به مدت دو سال به تعویق افتاد؟ به نظر شما تأثیرات سیاسی برگزاری به موقع شوراها چه بود؟ این تصمیم را با توجه به شرایط کنونی چطور میبینید؟ آیا میتوان انتظار داشت که از این پس در انتخاباتهای پیش رو گروههای منتقد دولت بتوانند امیدی برای پیروزی داشته باشد؟
با تجمیع انتخابات موافق هستم و به نظرم تصمیم درستی بوده است، هر سال انتخابات یعنی رها شدن کار مملکت هم چند ماه قبل از هر انتخابات و هم بعد از آن، یعنی اتلاف بودجه، یعنی هر سال درگیری و تنش سیاسی داشتن. با هم شدن انتخاباتها یعنی کاهش دادن به میزان قابل توجه این مشکلات.
به عقب افتادن انتخابات شوراها در شرایط فعلی به نظرم تا حدودی به نفع جریان حاکم است. چرا که معلوم نبود مردم اعتماد کنند و پای صندوقهای رأی حاضر شوند و یا حتی احزاب و افراد منتقد برای کاندیدا شدن شرایط را مناسب بدانند و یا اینکه به پیروزی امید داشته باشند و وارد شوند.
برگزاری این چنینی انتخابات ریاست جمهوری دهم و عدم رسیدگی واقعی به اعتراضات و حوادث پس از آن مانعی جدی برای برگزاری پرشور و با نشاط انتخاباتهای بعدی خواهد بود، البته اگر شرایط به همین گونه پیش برود. متأسفانه انتخابات دوره نهم و دهم ریاست جمهوری به خصوص دوره دهم بدعتی شد برای برگزاری انتخاباتهای مهندسی شده و از قبل معلوم در آینده و از دست دادن اعتماد عمومی و دور شدن کشور از مسیر توسعه.
محمود احمدی نژاد ابراز علاقه کرده است که با اوباما دیدار کند، با توجه به سفر ایشان به آمریکا در ماه آینده آیا احتمال میدهید که چنین دیداری صورت گیرد؟ و در صورت دیدار، تأثیرات آن بر سیاست داخلی آن چیست؟
کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی. ایشان گفته است “در دیدار با اوباما مسایل جهان را روی میز بگذاریم ببینیم راه حل چه کسی بهتر است.” ایشان ایران را به نابودی کشانده و حالا نوبت جهان شده است. آمارهای خود ساخته خودشان را هم که مروری بکنند متوجه میشوند که هیچ گاه ایران در سی سال پس از انقلاب، حتی در زمان جنگ چنین شرایط اسفباری نداشته است، ایشان دست روی هر چیز میگذارد نابود میکند، بنابراین این دیدار چه انجام بشود و چه نشود، بعید میدانم کسی منتظر تحولی مثبت در سیاست داخلی یا خارجی ایران باشد و یا روی این دیدار حسابی باز کند.
منبع فايل براي موبايل : دفتر سبز ايران
لينك در دفتر سبز ايران : http://daftar-e-sabz.blogspot.com/2010/09/blog-post_12.html
منبع متن گفتگو : تحول سبز
لينك در تحول سبز : http://tahavolesabz.com/item/6675
0 نظر:
ارسال یک نظر
پيشاپيش از نظر شما متشكريم ؛ حتي اگر مخالف ما هستين !