متن / جنبش سبز و تجربه زندان

جنبش سبز و تجربه زندان


تقديم به احمد بورقاني كه يادش درزندان همواره با ما بود.

من پیروزی جنبش سبز را در زندان دیدم، هم در بعد سلبی و هم در بعد ایجابی آن. در بعد سلبی همه اتهامات عليه ما عملاً پس گرفته شد. اگر متن کیفرخواست عليه متهمان فعالیت های انتخاباتی كه حكم بازداشت آن‌ها در 19خرداد 88 صادر شد و در فرداي انتخابات بازداشت شدند با حكم دادگاه مقایسه شود، به وضوح شاهد عقب نشینی فاحش از اتهامات نخستین خواهیم بود.



یعنی در حالی که "محاربه"، "براندازي" و «برپايي انقلاب مخملي» یا به تعبیر تصحیح شده بعدی «کودتای مخملی» محور اصلی متن کیفرخواست را تشکیل می دهد، در رأی دادگاه آقايان بهزاد نبوي، ميردامادي، صفايي فراهاني، رمضان¬زاده، امين¬زاده، عرب¬سرخي و من اتهامي تحت عنوان "معاونت درمحاربه و افساد في الارض" و"فتنه و توطئه عظيم كه در راستاي براندازي نظام" و به اصطلاح «كودتاي مخملی» به میان نیامده است. به علاوه در حكم محكوميت من، جنبش اعتراضي مردم ایران به نام خود یعنی «جنبش سبز» آمده است. من این را یک پیروزی ، نه برای خويش، که برای ملت ایران محسوب می کنم که اتهام زنندگان، نامگذاری خود را كه براساس آن ما را بازداشت کردند پس گرفتند و ناچار شدند بعد از آن همه سرمایه گذاری های گزاف و به پا کردن جنگ روانی پرهزینه با مشارکت جویان در انتخابات و پس از آن¬همه سركوب هاي اعتبارسوز، اتهام انقلاب صربستانی و گرجستانی را کنار گذارند و اصالت ایرانی جنبش سبز را اعتراف كنند. البته گذار و عبور از متن پرمدعای کیفرخواست به متن رأی دادگاه درخصوص جنبش سبز به نحو خاموش و بی سر و صدا صورت گرفته است. يعني در حالی که دوربین «رسانه ميلي» با آن طمطراق و جنجال، درباره دادگاه نمايشي اثبات «كودتای مخملی» به روی صحنه آمد و به آن حالت سريالي بخشيد، دفاعيات روشنگر محكومان سرافراز و نيز عدم ارائه دفاعيه من به عنوان اعتراض به "آپارتايد قضايي" موجود و همچنين رأی دادگاه من و دوستانم، به سکوت برگزار شد و اعتراف نامه دادگاه درباره اصالت ایرانی جنبش سبز دوربینی و نمایشی نشد.
در بعد اثباتی قضیه نیز همگان دیدند که اكثر قريب به اتفاق کادرهای دولت اصلاحات جزو پاک ترین و امین ترین فرزندان این مرز و بوم هستند و دستگاه¬هاي امنيتي، اطلاعاتي و نظامي به رغم همه فشارهايي كه عليه ما اعمال كردند، نتوانستند حتي يك سند برای مدعای خود عرضه کنند. آنان به رغم اینکه در طول همه سال های اصلاحات و پس از آن، حرکات و سکنات برگزیدگان ملت را زیر ذره بین اطلاعاتی، امنیتی، شنودی و بازجویی قرار دادند، و به رغم بهره گیری از همه امکانات، تهديدات و احكام سنگين و ظالمانه قضايي، نتوانستند اتهامات خود را ثابت كنند و ناکام ماندند. متن کیفرخواست دادستاني و متن رأی دادگاه درخصوص اینجانب و دیگر دوستانم سند آن تلاش بی¬حاصل است. به اين ترتيب مردم در زیر بمباران آن اتهامات دروغ به وضوح مشاهده کردند که اصلاح اندیشان این دیار نه فقط امین رأی ملت بودند بلکه امانت دار صدیق بیت المال نيز بودند و اگر کوچک ترین خدشه ای در این امانت وجود داشت، بی تردید در صدا و سيما به ابعاد مضاعف در معرض بزرگ نمایی قرار می گرفت. در واقع خلاء اسنادی و فقدان کمترین دلیل محکمه پسند باعث شد تا کمبودهای حقوقی و قضایی کیفرخواست عمومی با انبوهی از مدعیات گزاف و شبیه سازی های بی محتوا بین ایران و صربستان پر شود. اکنون مردم ایران می توانند گزارش تلاش¬هاي سه بازجوي اولم را كه بيست و هفت روز پس از بازداشت اينجانب تهيه كرده و به عنوان گردش كار ماموران قرارگاه ثارا... سپاه پاسداران براي تمديد قرار بازداشتم من تحويل مقام قضايي دادند و در پرونده اينجانب ثبت است (پيوست 1) و نيز متن كيفرخواست عليه ما را كه در دادگاه نمايشي قرائت و در رسانه‌ها منتشر شد، در مقايسه با رأی دادگاه من بخوانند (پيوست 2) و این سه متن سیاسی (گردشكار، كيفرخواست دادستاني تهران و حكم دادگاه) را با یکدیگر مقايسه کنند تا به وضوح شاهد اعتراف اعتراف سازان به شكست خود باشند، بدون آنکه در سلول های انفرادی و تحت فشارهای گوناگون مجبوربه پذيرش شكست شده باشند.
به این ترتیب كساني که اصلاح اندیشان و فعالان جنبش سبز را به تغذیه مادی و معنوی از آمریکا متهم می‌کردند، اکنون بايد پاسخگوی حاتم‌بخشي‌ها و سفره¬پروری هاي ايام فعاليت هاي انتخاباتي از يك سو و به هرز دادن طلایی ترین فرصت های سیاسی و اقتصادی ملي از سوي ديگر باشند. درحقیقت در زندان¬ها سلامت مالي، اخلاقي و سياسي بازداشت¬شدگان در معرض رؤیت دستگیرکنندگان قرار گرفت و معلوم شد که نه فقط اتهام فسادهاي سه گانه مالی، اخلاقی و سياسي علیه اصلاح¬طلبان بی اساس بود، بلکه در واقع این «طبقه جدید» سیاسی و اقتصادی حاکم است که هم بابت بي كفايتي در اداره كشور و هرز دادن فرصت ها بايد به ملت حساب پس دهد و هم بايد پاسخگوی بیت المال و رانت های عظیم نفتی و غیرنفتی باشد.
سرانجام آنكه در دوران انفرادی و بازجویی های بعدي شاهد دگرگونی در مواضع بعضي بازجویان بودم. یعنی اگر در روزها و مراحل نخستین، علاوه بر اتهام محاربه و براندازي و آشوبگري، متهم به آن می شدم که چرا دغدغه سازگاری ولایت فقیه و دموکراسی را دارم و به فرمول «ولایت فقیه به اضافه حقوق شهروندی» معتقدم و چرا خواهان داخل نمودن یک عنصر «ناسازگار»، «غربي» و «بیرونی» به نام دموکراسی در ولایت فقیه هستم و می خواهم خلوص و اصالت اسلامي - شيعي آن را به حقوق شهروندی و دموکراسی آلوده کنم، در مراحل بعد قضیه کاملاً برعکس شد. این بازجوها بودند که مدعای دموکرات بودن خود و دیکتاتور بودن ما را فریاد می کردند! اگر بازجويي ما با گفتمان و ادبيات كيهان آغاز شد، در پايان اين «روش كيهان» بود كه مورد نقد بعضي بازجوها قرار گرفت كه تك‌صدايي را نفي و از تعامل دو جناح دفاع مي كردند و به ضرورت حضور دو بال پا مي فشردند.
هنگامي كه از زندان بیرون آمدم و به تدریج در جریان تحولات شگرف اجتماعی- فرهنگي و سياسي يك¬سال اخيرقرار گرفتم، «دموکراسی» خواهی بازجوها برایم معنای اصلی خود را آشکارکرد. اکنون به خوبی می¬توانم بفهمم که چگونه فریاد دموکراسی خواهی اكثريت قاطع ملت ایران و مخالفتشان با هر نوع دیکتاتوری، از دیوارهای اوين عبور کرده و طنین خاص خود را در مدعیات بازجوها یافته است. هنگامی که بازداشت¬كنندگان ما زیر فشار سنگین جنبش سبز اكثريت ملت ایران مدعای خود را در زمينه عدم سازگاري انديشه امام با دموكراسي تغییر دادند و از دموکراسی با لحن مثبت سخن گفتند، احساس کردم همه کوشش¬های فکری آقای مصباح و شاگردانش درباره سرشت غربی و غیردینی دموکراسی و همه آن هزینه های گزاف رسانه ها و تریبون های رسمی دود شد وبه هوارفت!
من در سالگرد بازداشت خود، ابتدا مقاله «پدر، مادر، ما باز هم متهميم!» را منتشر كردم. اكنون به ياري خداوند متن گردش كار قرارگاه ثارا... سپاه پاسداران (مورخ 19/4/88) را كه بيانگر روحيه حاكم بر اوين و سلول هايش در ماه اول بازداشت ها بود، به همراه متن كامل حكم دادگاه، بدون هيچ گونه توضيحي براي استحضار ملت ايران منتشر مي كنم.
پيشاپيش از بذل توجه هم ميهنان خود به اين مقالات و نقد و ارزيابي آنها سپاسگزارم.
سيد مصطفي تاج زاده
18 مرداد

گردش كار قرارگاه ثارا... سپاه پاسداران درباره آقاي تاج زاده
(27 روز بعد از بازداشت، در تاریخ 19/4/1388)
گردش كار پرونده آقاي تاج زاده در تاريخ 19/4/88

جرائم منتسب به آمرين و محركين اين خيانت عظيم عبارتند از :
1- مباشرت در اجتماع و تباني در ارتكاب جرائم بر ضد امنيت داخلي و خارجي كشور موضوع ماده 610 قانون مجازات اسلامي .
2- تشويق افراد وگروه ها به تجمعات غير قانوني و انجام اعمال غير متعارف و ايجاد اغتشاش و بلوا موضوع ماده 618 ق.م.ا.
3- معاونت در محاربه و افساد في الارض از طريق تشويق گروهها و افراد به انجام اقدامات مذكور موضوع ماده 687 ق.م.ا.و تخريب و تحريق و اتلاف وسايل و تاسيسات مورد استفاده عموم و اخلال در نظم و امنيت جامعه موضوع مواد 671 الي 675 ق.م.ا.
4- تبليغ عليه نظام از طريق ايراد الفاظ ركيك و مطالب سخيف نسبت به نظام اسلامي و بيانيه هاي مجرمانه و انتساب موضوعات كذب و آلوده به افترا نسبت به اركان رسمي كشور و فراهم نمودن خوراك تبليغاتي كذب براي شبكه هاي خبري بيگانه و رسانه هاي معاند نظام اسلامي موضوع ماده 500 ق.م.ا .
5- ايراد تهمت و افترا و توهين و اهانت و انتساب مطالب مجرمانه و كذب نسبت به مسوولين نهادهاي رسمي كشور از جمله اعضاي شوراي نگهبان و نشر اكاذيب به قصد تشويش اذهان عمومي با تهيه و انتشار نامه هاي محجول به منظور مخدوش نمودن نتيجه انتخابات و القاي شبهه جعل وتقلب در جريان دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري موضوع مواد 697 ، 698 ، 609 ق.م.ا.
در اين پرونده سيد مصطفي تاج زاده فرزند سيد مظفر متولد 1335 كارمند رياست جمهوري كه در مورخ 23/3/88 دستگير شده است و در راستاي جرائم مذكور و اقدامات مجرمانه فوق الذكر فعاليت موثر داشته و تا اين مرحله از تحقيق به پاره اي از موارد مذكور اعتراف نموده كه برخي ازدلايل انتساب بزه بشرح ذيل مي باشد .
1- ايراد سخنراني هاي تحريك آميز قبل از برگزاري انتخابات در بين مردم آذري زبان و بوشهر و القاي شبهه جعل و تقلب و تلاش در جهت ايجاد بدبيني و بي اعتمادي عمومي نسبت به مسوولين برگزاري انتخابات . برگ شماره پرونده 11، 36 ، 37 ، 51.
2- شركت مستقيم در صدور بيانيه تحريك آميز بخصوص نحوه برگزاري انتخابات و نتايج آن و عنوان نمودن كودتاي انتخاباتي در ايران.برگ شماره پرونده صص 3 ، 26 ، 25 ، 18 ، 88 ، 200 ، 201 ، 202 .
3- تبليغ عليه نظام از طريق به كار بردن الفاظ وهن آلود نسبت به نظام و مسوولين و نهاد هاي رسمي كشور و زير سوال بردن اقدامات قوه قضايه و دولت،ص 19 پرونده.
4- توهين، اهانت، نشر اكاذيب و ايراد افترا بر عليه مسوولين شوراي نگهبان، صص 33 ، 199 .
5- تشويش اذهان عمومي، القا وجود فساد و دروغ گوييهايي فراوان دولت نهم، صص 21 ، 48 ، 97 .
6- نگهداري غير مجاز اسناد طبقه بندي شده وزارت كشور در منزل صص، 22 ، 46.
7- كشف اسناد، توزيع و تكثير شب نامه در جهت تخريب دولت نهم در منزل متهم كه تقاضاي تكثير شب نامه در آن ذكر شده است، ص 47 .
8- تشكيل ستاد گروه 88 و سازمان راي و سوء استفاده از آن در جهت اخلال در نظم و امينت كشور، صص207 ،206 ، 54.
9- پذيرش مسووليت خود در تدوين جزوه تاملات راهبردي در حزب مشارکت و تدوين 2 بحث از چند بحث جزوه مذكور ص 141،140.
10- اقرار به اشتباه و خطا درچند مورد در تدوين جزوه تاملات راهبردي از قبيل موضوع عزل رهبري پس از رسيدگي به شكايت در قوه قضاييه، ص 160 .
11- پذيرش مسووليت حقوقي كليه بيانیه هاي حزب مشاركت ايران اسلامي، ص 25 .
12- پذيرش مسووليت حقوقي كليه بيانیه هاي سازمان مجاهدين، ص 25 .
13- كسب خبر از درون سپاه از طريق يكي از اعضاي سابق سپاه به نام تركاشوند و سوء استفاده از آن در سخنراني ها و نوشته ها به منظور تشويش اذهان عمومي، صص 148 ،149 .
14- طرح اخبار خيلي محرمانه بيت رهبري در جلسات شوراي مركزي حزب مشاركت كه متهم اذعان مي دارد از بهزاد نبوي گرفته است و سوء استفاده از آن، ص 144 .
15- شركت در جلسه بعد از ظهر ستاد قيطريه كه در آن طرح تجمع در پارك لاله توسط گروه 88 مطرح كه عده اي موافق ليكن متهم طرح تجمع را منوط به تصميم مير حسين موسوي براي روز شنبه موكول مي كند ،صص 224 ، 225 ، 226 .
16- متهم شركت فعال خود در جلسات شوراي مركزي حزب مشاركت كه بمنظور تهيه و تدوين استراتژي حزب مشاركت در حوزه سياست تحت عنوان تاملات راهبردي برگزار مي گرديد را پذيرفته است .
تاملات راهبردي حزب به شرح پيوست،مطالبي به شرح ذيل مي باشد :
وضعيت گذار جمهوري اسلامي به يك نظام سلطاني
تدوين راهبردهاي اساسي براي اين گذار از طريق تحریك بخشي و توانمند سازي اجتماع ، جنبش ها و پويش ها در ايران ، محدود كردن اختيارات رهبري و ..
توجه : نتايج منطقي و قطعي جزوه تاملات راهبردي جبهه مشاركت اين است :
تحريك و اغوا و انحراف در جامعه پيرامون وضعيت موجود از طريق سخنرانيها و مقالات در پوشش فعاليت هاي انتخاباتي .
فراهم شدن شرايط اجرايي انقلاب رنگي از طريق مقاومت مدني ، اغتشاشات و نا آرامي هاي اجتماعي و نهايتاً كسب مقبوليت و مديريت بحران پس از دگرگوني اساسي .
بنا به مراتب مذكور و اهميت جرايم ارتكابي و خسارات سنگين مادي و معنوي نسبت به حيثيت و امنيت داخلي و خارجي كشور و با لحاظ اينكه جرائم فوق به صورت سازماندهي شده و گروهي ارتكاب يافته، تقاضاي استمرار باز داشت موقت و جلوگيري از تباني با ساير متهمين تا زمان تكميل تحقيقات و كشف اين فتنه و توطئه عظيم كه در راستاي بر اندازي نظام و به اصطلاح كودتاي مخملي تدارك گرديده مورد استدعا است .
حکم شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران درباره آقای سید مصطفی تاج¬زاده

بسم الله الرحمن الرحیم
شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران بر اساس ابلاغ شماره 100/19232/9000 مورخ 10/4/88 ریاست محترم قوه قضائیه و مستنداً به ماده 212 ق.آ.د.ک. در مورخ 25/1/89 جهت رسیدگی به پرونده کلاسه 88/1542/ط د اتهامی آقای سید مصطفی تاج¬زاده فرزند سید مظفر تشکیل شده است. با عنایت به تحقیقات به عمل آمده و اخذ آخرین دفاع از متهم ختم دادرسی را اعلام و با استعانت از خداوند متعال به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه
در خصوص اتهام آقای سید مصطفی تاج¬زاده فرزند سید مظفر به شماره شناسنامه 3109 صادره از اصفهان متولد 1335 دارای سابقه محکومیت، متأهل، کارمند ریاست جمهوری، باز داشت موقت از تاریخ 24/3/88 حسب کیفر خواست صادره دائر بر:
1( اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت داخلی کشور از طریق شرکت در جلسات حزبی و صدور بیانیه های تحریک آمیز.
2)توهین به مسئولین حکومتی به مناسبت انجام وظیفه
3) فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی
4) نگهداری اسناد طبقه بندی شده
در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری که خلق حماسه ای بی نظیر را در پی داشت و برگ زرین دیگری به سابقه مردم سالاری دینی در تاریخ پر افتخار ایران افزود، مشارکت 85 درصدی مردم در این انتخابات و رأی 40 میلیونی آنان موجب عظمت و مایه مباهات انقلاب اسلامی نزد جهانیان گردید، در این حماسه جاوید سران و اعضای فعال برخی از گروه های سیاسی با زیر پا نهادن بدیهی¬ترین اصول اخلاقی و قانونی از طریق اقدامات مجرمانه به تحریص و تحریک مردم و هوادارانشان پرداختند که به تجمعات غیر قانونی و تظاهرات خیابانی منتهی به خسارات جبران ناپذیر مالی ،جانی و حیثیتی به کشور گردیده و با القای شبهه جعل و تقلب در انتخابات و ایراد خدشه به نتیجه آن به وسیله اوراق جعلی و تهیه و توزیع نامه های مجعول و منتسب به وزارت کشور که القای جعل و تقلب را در انتخابات می نمود، نسبت به تشویق افراد و اغوای آنان و تحریک احساسات طرفداران کاندیدای ناکام به شورش و اغتشاش جمعی پرداخته که با سؤ استفاده برخی افراد فرصت طلب و اراذل و اوباش منتهی به تخریب اموال عمومی و خصوصی و ضرب و جرح و قتل مردم بی گناه گردید.
متهم عضو مشترک و یکی از اعضاء اصلی و تأثیر گزار در سیاست ها و مواضع حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب می باشد که نقش مؤثر و مستقیم در صدور بیانیه های تحریک آمیز بخصوص نحوه برگزاری انتخابات و نتایج آن و عنوان کودتای انتخاباتی ،جعل و تقلب گسترده و تشویق به آشوب و اقدامات علیه امنیت کشور و بلوا و شرکت در تجمعات غیر قانونی و استمرار آن تا حصول نتیجه انتخابات داشته است.
مهمترین محورهای اقدامات و فعالیت های غیر قانونی مشار الیه در جریان انتخابات که منجر به درگیری آشوب و اغتشاش و ... گردیده است عبارت است از:
-ایراد سخنرانی های تحریک آمیز قبل از برگزاری انتخابات در بین مردم آذری زبان و بوشهر و القای شبهه جعل و تقلب و تلاش در جهت ایجاد بدبینی و بی اعتمادی عمومی نسبت به مسئولین برگزاری انتخابات.
- ارائه ایده های محرک در جنبش سبز در راستای وحدت آفرینی به منظور مقابله با نظام جمهوری اسلامی.
-تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق به کاربردن الفاظ وهن آلود نسبت به نظام و مسئولین و نهادهای رسمی کشور و زیر سؤال بردن اقدامات قوای سه گانه.
- تشکیل ستاد گروه 88 و سازمان رأی و سوء استفاده از آن در جهت اخلال در امنیت.
- شرکت در جلسه بعد از ظهر ستاد قیطریه که در آن تجمع در پارک لاله توسط گروه 88 مطرح گردیده است.
ایشان به عنوان عضو فعال و اصلی تاثیر گذار هر دوحزب در مصاحبه ها و سخنرانی ها و مقالات خود با طرح مسائلی علیه امنیت کشور از طریق تشویق افراد و گروه ها به تجمعات غیر قانونی و ارتکاب جرائمی بر ضد امنیت داخلی و خارجی کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام با القای شبهه جعل و تقلب و تلاش در جهت ایجاد بدبینی و بی اعتمادی عمومی نسبت به فرایند قانونی انتخابات داشته که به برخی از آنها اشاره می گردد.
- عده ای در صدد حاکم کردن مناسبات حاکم بر حکومت شاه به نام اسلام هستند .ملت بار دیگر خواهد دید که هنگام رسیدگی به صلاحیت ها ، مشکل شورای نگهبان ساواکی هاست یا انقلابیون واقعی؟ شجاع ترین و صالح ترین فرزندان ملت رد صلاحیت خواهند شد.
- در یک نظام استبدادی اولین کاری که صورت می گیرد محدود کردن حقوق سیاسی و در مرحله بعد حذف نیروهایی است که در درون قدرت هستند ... به دنبال خانه نشین کردن سیاسیون هستند ... شاید مجامع بین المللی بیایند و مشکل را حل کنند.
- امروز بعد از 20 سال تلاش محافظه کاران بر این مبناست که انتخابات را دو مرحله ای کنند و در انحصار عده ای خاص قرار دهند. البته به نام دین و روحانیت است اما به کام مافیای قدرت و ثروت است ... بنابراین تصور اینکه حکم عادلانه ای درباره رد صلاحیت این افراد صادر شود شوخی است... اگر این ملت فریب خوردنی بود از شما حرفه ای تر چه کسی بود.
- این نظارت استصوابي به معنای آن است که ما پذیرفته ایم که این ملت عقیم است و نمی تواند کار کند ... اگر کاندیداهای ما در انتخابات رد صلاحیت شوند عدم شرکت،رأی سفید،رأی سیاه،تحریم و مشابه آنرا انجام خواهیم داد.
- باشروع مشروطیت کسانی امثال شیخ فضل الله نوری برخاستند و گفتند حکومت باید مشروعه باشد که باعث نزاع شد.شیخ فضل الله می گفت اساس اسلام تبعیض است نه عدالت... حکومت اسلامی استبدادی است... پيروان كنوني شيخ فضل¬ا... چون شجاعت ندارند بگویند اسلام معادل استبداد است می¬گویند دموكراسي با اسلام سازگار نیست ... بنام بسیج هر کاری می کنند وهر بلایی بر سر مردم می آورند.
- آیا سیاست ورزی در جمهوری اسلامی ممکن است یا نه؟ آیا ما می توانیم به دموکراسی برسیم یا نه؟عده ای می گویند اگر اصلاح پذیر است که هیچ ،اگر اصلاح پذیر نیست باید حساب خودمان را از نظام جدا و شفاف کنیم و برویم جامعه مدنی را تقویت کنیم که اگر اتفاقی افتاد یک نیروی آلترناتیوی که تشکیلات و برنامه حرفه ای داشته باشد وجود داشته باشد.
- ما یک بحث نظری داریم در دموکراسی که آیا ولایت فقیه و قانون اساسی با آنها می خواند یا نه، روشن است که با تفسير اقتدارگراها با اینها نخواهد خواند .اگر دموکراسی می خواهیم از نگاه نظری روی چه مولفه هایی باید تکیه کنیم.عده ای می گویند آیا این نظام اصلاح پذیر هست یا نه؟ اصلاح پذیر از دید ما یعنی توسعه دموکراتیک در این چارچوب ... اینکه سیاست ورزی ممکن است یا نه.
- اولین قدم ،گفتن یک نه بزرگ به مدیریت فعلی حاکم بر کشور است.
- گروه های سازماندهی شده در صیانت از آرا در این انتخابات اگر مطمئن می شدند که در انتخابات تقلب شده است علی القاعده رسماً و علناً مردم را به انجام یک اجتماع بزرگ مسالمت آمیز اما اعتراضی دعوت می کردند.
- انشاءالله مردم بیدار باشند و در صحنه باشند تا هیچ کسی نتواند به آرای مردم خیانت کند. مهمترین راه مبارزه با تقلب حضور گسترده مردم در پای صندوق های رأی است.
- آن زمان احتمال تقلب افزایش می یابد که ناظر و مجری رویکرد یکسانی داشته باشند... در نتیجه برای برخورد با هر گونه تقلب در انتخابات باید در انتخابات حضور گسترده داشت.
- عدم تلاش برای این کار و حتی کار شکنی و عصبانیت در برابر تشکیل کمیته صیانت از آراء بیانگر این است که انتخابات سالم نیست یا حداقل دولتی ها قصد ندارند انتخابات سالمی را برگزار کنند.
- فلسفه وجودی ولایت فقیه اقتدارگراها صد سال عقب ماندگی و تکرار سلطنت رضاخان پهلوی است. ولایت فقیهی که امام خمینی می گفت تصورش موجب تصدیق بود اما ولایت فقیهی که اقتدارگرایان می گویند تصورش موجب تکذیب و انکار است . ولایت فقیه آنان با عقل سلیم سازگار نیست زیرا تعریف اینان یعنی نهادهای استصوابی و صد سال عقب ماندن است.
- ما اگر بتوانیم تلاش کنیم یک مقدار حکومت را دموکراتیک تر و پاسخ گو بکنیم این حرکت اصلاحی است و این را به جامعه اعلام می کنیم. ما باید به این استراتژی برگردیم.
- راه چهارم هم شد سلاح آمریکا و انقلابی مخملی که من موافقم که این راه چهارم باشد... مدلی که کشورهای مخملی بود و دوتا کار می کنند ،لکن اینکه شما در جامعه چکار کنید و چطوری NGO و اینها بزنید... دوم اینکه آمریکا چه کمک هایی می تواند برای گسترش روند دموکراسی به شما بکند.
- راه حل ها یک خرده چیز است باید تکلیف با روحانیت یک خرده روشن بشود و این راه حل ها خیلی در نمی آید.
- معتقدم این باید جایگزین سلطانیزم و اینها بشود یعنی بگوئیم ساخت قدرت و جامعه مدنی در ایران چگونه است.
- انتخابات در این جامعه یک پتانسیلی دارد. در این جامعه می توانیم تحصن برای انتخابات کنیم که مجلس کرد ولو مردم نیامدند. در این جامعه برای رد صلاحیت خاتمی مردم به تظاهرات می آیند و من دفاع می کنم از اینکه مردم را باید دعوت کرد در میدان آزادی و گر نه هیچ کار دیگری نمی توان کرد . برای اولین بار 50 نفر اسم بنویسیم و رسماً از دانشگاهيان دعوت کنیم که اگر جنتی صلاحیت خاتمی را رد کرد ،دانشگاه ها تحصن بکنند و سر کلاس نروند . می خواهیم یک روز دانشگاه را در اعتراض به اقدام غیر قانونی آقای جنتی تعطیل کنند.
- در این قسمت به بخش هایی از مصادیق سخنرانی های تحریک آمیز و القای شبهه جعل و تقلب در زمان قبل از برگزاری انتخابات و به قصد تشویش اذهان عمومی،که از سوی متهم صورت گرفته اشاره می گردد:
آقای تاج زاده طی اظهاراتی فضا را برای اتخاذ سیاست تهاجمی در برابر سیاست های نظام مناسب دانسته می گوید:
- این قدرت بسیار ضعیف شده است و ما باید کم کم شروع کنیم و حرفهایی را بزنیم تا طرف مقابل مجبور به موضع گیری شده و ما را از موضع تدافعی خارج کند...<< باید در دوجهت به صورت تبلیغاتی کار را شروع کنیم و در سخنرانی ها و مصاحبه ها شروع به انتقاد کردن کنیم... ماباید تک تک شروع به صحبت کردن کنیم و هر وقت گرفت می فهمیم خط قرمز آنجاست اگر نگرفت از خط قرمز هم عبور می کنیم...>>
تاج زاده در همین راستا طی مقاله ای راه کارهایی را برای مقابله با آنچه که وی از آن بعنوان ساختار شکنی استصوابیون نام می برد ارائه نموده و می نویسد:
- اتخاذ سیاست صبر و انتظار تا بی کفایتی مدیریتی و اختلافات داخلی اصولگراها آنقدر زیاد و آشکار شود که احتمال بروز بحران برای میهن و ملت همه را نگران کند. در آن صورت مراکز قدرت از اصلاح طلبان برای ورود به عرصه انتخابات دعوت و سلامت انتخابات را نیز تضمین خواهد کرد.
تاج زاده در ادامه ارائه راه کار های خود از ایجاد جنبش های سبز اجتماعی سخن گفته و می نویسد:
- تلاش برای ایجاد جنبش اجتماعی در تقابل با کانون قدرت و عند الزوم بر پائی انقلاب مخملی در صورت رد صلاحیت نامزد اصلاح طلبان یا انجام تقلب وسیع انتخابات. اتخاذ مشی فوق زمانی موجه خواهد بود که بسیج و سازماندهی اکثریت شهروندان ممکن باشد و حکومت نتواند در برابر خواست آنها مقاومت کند.
نامبرده در قسمت دیگری از مقاله خود با نگاهی تهدید گونه می نویسد:
- در صورت وقوع، جز هرج و مرج و نا امنی نخواهد بود، کنار بگذاریم و بکوشیم بازی برد-برد انتخابات آزاد را همه از جمله اقتدارگراها به اضطرار یا به مصلحت بپذیرند تا از وقوع نزاع های طاقت فرسا و خدای ناکرده خونین پیشگیری کنیم.
مصطفی تاج زاده در جمع فرهنگیان حامی موسوی در تبریز می گوید:
- هیچ کس نمی تواند رأی مردم و حق ملت ایران و آذربایجان را نادیده بگیرد زیرا مردم آذربایجان و تبریز از گذشته ناجی ایران بوده اند و امیدواریم با حضور گسترده مردم ایران و آذربایجان هر چه سریعتر عمر دولت دروغ به پایان برسد... آذربایجان و تبریز نه فقط باید رأی اول را به موسوی بدهند بلکه باید ایران را به چالش بکشند و همچون زمان مشروطه ایران را نجات دهند. اگر مردم آذربایجان با تمام قوا به صحنه بیایند پشت استبداد طلبان می لرزد وبه وحشت می افتند.
مصطفی تاج زاده در جمع شاخه جوانان حزب مشارکت با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در انتخابات گذشته كه دو جناح را به دو بال یک پرنده تشبیه کرده بودند، می گوید:
- در گذشته جمهوری اسلامی به پرنده ای تشبیه می شد که دوبال دارد که یک بال اصلاح طلبان و بال دیگر اصول گرایان بودند اما در شرایط حاضر برای اولین بار این تشبیه متفاوت شده و پرنده جای خود را به اتوبوس داده است. اتوبوس یک راننده دارد و بقیه هم در اتوبوس می نشینند و به میزانی که مسیر جاده خطرناک باشد باید سکوت بیشتری داشته باشند.شرایط هر چه خطیرتر باشد بیشتر خفه شوند برای اینکه راننده حواسش جمع باشد و ما را به مقصد برساند .حداکثر اتوبوس یک شاگرد می خواهد که چای و چیزی بدهد که راننده خوابش نبرد .اینها در حال گذار از جمهوری اسلامی به دولت اسلامی هستند.دردولت اسلامی انتخابات نقشی ندارد. بیعت است .فقط یک راننده هست که مسیر را می رود و دیگران نقشی ندارند.
آقای تاج زاده در جلسه ای رسمی تغییر در ساختار حاکمیت را تنها راه برون رفت از وضعیت فعلی خوانده و انتخابات را وسیله ای برای رسیدن به این مهم می داند و می گوید:
- یک را ه باقی مانده برای اینکه این قدرت بی شاخ و دم را مهار کند و آن هم تغییر در ساختار حاکمیت است... در این کشور هرکس که بیاید برای دیکتاتور شدن وسوسه می شود. بنابراین باید یک راه دراز مدت را بپیمائیم.
مصطفی تاج زاده طی اظهاراتی با اشاره به این که مردم تا اوایل مشروطه باید بین استبداد و یا جنگ داخلی یکی را انتخاب می کردند می گوید:
- اگر ما صد سال پیش بودیم استبداد را انتخاب می کردیم و به همین دلیل 2400 سال در ایران استبداد حاکم بود. حال اتفاق مهمی که حادث شده این است که در انتخابات آتی مردم باید بین هرج و مرج و دموکراسی یکی را انتخاب کنند.
وی سپس در یک نظریه پرداری سکولاریستی برای توجیه ضرورت جدایی دین از سیاست گفت:
- در کشورهائی که کلیسا در آن با سلطنت هماهنگ و توأم بود می بینیم که کلیسا آسیب دیده زیرا افراد فحش و شعارشان را اول نثار کلیسا کردند بعداً به سلطنت نفرین کردند... ولی در کشوری همچون انگلیس که کلیسا حساب خود را از سلطنت و حکومت جدا کرده می بینیم که دین و کلیسا آسیبی ندیده است و احترامشان کاملاً محفوظ مانده است .
مصطفی تاج زاده در جمع گروهی از اصلاح طلبان در شهرستان سقز می گوید:
- 30 سال گذشته گاهی جریانی که به سمت ایجاد انسداد پیش می رفته حاکم شده است ... من اسم اینها را شاهنشاهی اسلامی گذاشته ام همان نگاه احیاء مناسبات شاهنشاهی است بدون مشروبات الکلی ... تبار ما تبار مشروطه طلبان است و فکر می کنیم اگر ما در دوره مشروطه بودیم در صف مشروطه طلبان می بودیم . همچنان که فکر می کنیم اگر مشروطه طلبان اکنون زنده بودند در صف اصلاح طلبان می بودند.
در ادامه با توجه به حجم بالای سخنرانی های نامبرده در مرا کز مختلف بصورت تیتر و برگزیده ای از مطالب مطرح شده بیان می گردد.
- مردم شریف ایران باید توجه کنند تنها 30 سال طول کشید تا خلافت پس از رحلت پیامبر اکرم به سلطنت مطلقه و موروثی تبدیل شد.اگر جامعه ی ما هوشیار نباشد هیچ بعید نیست که اصولگرایان بنام دولت اسلامی استبداد دینی ایجاد و اساساً برگزاری انتخابات را منتفی کنند.اگر دولت به ارائه آمار دروغ ادامه دهد دولت نهم را دولت دروغ نامگذاری می کنیم.
- در نظام قضائی جمهوری اسلامی نوعی آپارتاید و مصونیت مطلق برای عده ای وجود دارد . به نظر من یکی از شعارهای مهم و تأمل برانگیز مردم شعار "جمهوری اسلامی آزاد باید گردد" است که نشان دهنده این امر است که وضعیت موجود از نظر بسیاری از مردم جمهوری اسلامی نیست و باید برای رسیدن به آن تلاش کرد. واژه انتخابات نمایشی و مجلس فرمایشی که مربوط به رژیم شاه بود ،بعد از رحلت امام در ادبیات سیاسی ما دوباره مطرح شد.
- معتقدم کسانی مردم را به ایجاد آشوب و تنش دعوت می کنند که اعتقاد دارند با بهانه قرار دادن این مسئله فضای سیاسی کشور را امنیتی و نظامی کنند و به این بهانه منتقدین مسلمان خود را حذف کنند.
متهم در روزنامه توسعه مقاله ای با عنوان <<به ناامیدی کامل نرسیده ایم>> اعلام می کند در جامعه به دلیل جدایی جامعه و دولت ازهم، وقتی جامعه منفعل می شود، دولت همچنان به کار خود ادامه می دهد. همین مسئله باعث استبدادی شدن جامعه می شود. به نظر می آید که در حال حاضر ما به نا امیدی کامل نرسیده ایم. ما دچار نوعی خود زنی و انفعال شده ایم که سود آن برای تفکرات استبدادی است.
متهم در مطلبی دیگر بیان می کند آن سال توطئه ای شکل گرفت که شکست خورد و به نظر می رسد این توطئه دوباره شکل گرفته است و اینکه توطئه پیروز شود یا نه، به عملکرد شما نمایندگان و ملت بستگی دارد.این فتنه خوابیده ،ولی امروز بعد از بیست سال ،تلاش محافظه کاران بر این مبناست که انتخابات را دومرحله ای کنند و در انحصار عده ای خاص قرار دهند.البته به نام دین و روحانیت است ،اما به کام مافیای قدرت و ثروت است.وی در ادامه بیان می کند به نظر می رسد عده ای مصمّم هستند در آستانه 25 امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی این نظام را از جمهوریت تهی سازند.
متهم سید مصطفی تاج زاده در تهیه و تنظیم و انتشار بیانیه های حزب و سازمان که همگی دلالت بر پیش داوری در برگزاری و نتایج انتخابات و تشویش اذهان عمومی و به صحنه کشاندن افراد نقش موثری داشته که قسمتی از بیانیه ها بشرح ذیل می باشند:
در بیانیه 21/1/88 سازمان مجاهدین انقلاب پیشاپیش نسبت به سلامت انتخابات ایجاد تردید شده و تصریح گردیده که <<دیگر تقریباً اعتمادی به آمارهای انتخابات از جمعیت واجد حق رأی نيست>> با استفاده از عبارتهایی چون حاکمان کنونی وجریان حاکم کنونی، حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران مورد خدشه و سیاه نمائی قرار مي گیرد و اقرار بر غیر دموکراتیک بودن ساختار قدرت و حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران و عدم پاسخ گو بودن قدرت می باشد.
همچنین در بیانیه فوق نظام به تحجر ،قشریگری ،ترویج بدعت و خرافه و رویکردهای فرقه ای متهم گردیده است. دربیانیه مورخ 28 /2/88 با عنوان هشدار مجاهدین انقلاب نسبت به خرید رأی در انتخابات ریاست جمهوری دهم تلاش شده است که انتخابات در سالهای پس از رحلت امام غیر واقعی نشان داده شود:
با این همه در سالهای پس از رحلت امام ،در کنار تلاش برخی جریانهای سیاسی برای محدود کردن قدرت انتخابات مردم و تبدیل انتخابات به انتخاباتی دو درجه ای که د ر آن گروهی خود را محق می دانند قبل از مردم ،فهرست داوطلبان را بر اساس معیارها و سلایق فردی و جناحی غربال کنند و با کمال تأسف باید اذعان نمود این تلاش در برخی ادوار اخیر منجر به ایجاد انحراف درمسیر تحقق انتخابات واقعی در کشور شده است.
در بیانیه 30 ام شهریور 1387 سازمان مجاهدین انقلاب بحث عدم اعتماد به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری را آغاز و اعلام می دارند:
حضور پر رنگ و معنی دار عناصر نظامی و اطلاعاتی در تمامی سطوح مدیریت وزارت کشور از جمله معاونت های سیاسی و ... و سپردن امر انتخابات کشور به احزاب پادگانی به روشنی بیانگر رویکرد منفی و ناسازگاری حاکمیت کنونی به مردم سالاری و آزادی های سیاسی است.
در پنجمین بیانیه سازمان که در مورخ 3/3/88 با عنوان دخالت نیروهای مسلحی در امور سیاسی و انتخاباتی منتشر شد . بدون ارائه سند و مدرکی سخن از دخالت نظامیان در عرصه رقابت سیاسی به میان آمده است.
در بیانیه 25/3/88 حزب مشارکت آمده :
حضور با شکوه دوران ساز شما در انتخابات نشانه عزمی ملی برای ایجاد تغییر و نجات ایران از پرتگاهی بود که دولت نهم پیش روی کشور، قرار داده بود ولی با کمال تأسف اعلام نتیجه شگفتی آور انتخابات حکایت از سناریوئی از پیش طراحی شده است که به هیچ وجه برای مردم قابل تصور نبود و کودتائی انتخاباتی را نشان می داد... جبهه مشارکت از آن جهت که علیرغم همه تمهیدات به سبب قانون شکنی های دست اندرکاران انتخابات نتوانست از رأی شما صیانت و حفاظت کند اعلام می دارد از نظر این حزب انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری تماماً مخدوش و غیر قابل دفاع است و لذا از متصدیان امر خواستار ابطال انتخابات، برخورد قانونی با متخلفان و ... داریم.
لذا با عنایت به گزارشات معاونت اطلاعات قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اقاریر صریح و ضمنی متهم در سپاه پاسداران و دادسرا و محتویات پرونده بیانیه های صادره از حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دیگر شواهد و قرائن موجود بزهکاریش محرز است و با رعایت ماده 47 ق.م.ا. مستنداً به مواد 610 و 500 ق.م.ا. نامبرده را در مورد اتهام ردیف اول (اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت داخلی کشور ) به تحمل 5 سال حبس و در مورد اتهام ردیف سوم (فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی) به یک سال حبس محکوم می نماید. در مورد اتهام ردیف 2 (توهین به مسئولین حکومتی به مناسبت انجام وظیفه) باتوجه به محتویات پرونده و فقد ادله کافی و به استناد ماده37 ق.اساسی رأی برائت صادر می نماید و پرونده در مورد اتهام ردیف 4 (نگهداری اسناد طبقه بندی شده ،مفتوح است و به استناد ماده 19 ق.م. ا. به عنوان تتمیم حکم تعزیری نامبرده 10 سال از فعالیت در احزاب و مطبوعات ممنوع می گردد، ایام بازداشت به استناد تبصره 295 ق .آ.د.ک کسر و محاسبه گردد. حکم صادره حضوری و ظرف 20 روز قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر تهران است.)
رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی و دادسرای دادگاه عمومی تهران
صلواتی 25/1/1389

* * * * * * *

اين بيانيه بعد از دستگيري مصطفی تاج زاده تهيه و منتشر شده است و تاج زاده به علت انتشار آن محاكمه مي شوم.




منبع : نداي سبز آزادي
لينك در نداي سبز آزادي : http://www.irangreenvoice.com/article/2010/dec/21/9501

0 نظر:

ارسال یک نظر

پيشاپيش از نظر شما متشكريم ؛ حتي اگر مخالف ما هستين !